جدول جو
جدول جو

معنی پیکان کش - جستجوی لغت در جدول جو

پیکان کش(اَ مَ)
که پیکان کشد. که پیکان از زخم برآرد. که آهن نوک تیر یا نیزۀ نشسته بر اندام به در کند. جراحی که برای علاج قصد برآوردن پیکان از بدن مجروح میکند. (آنندراج) :
ز بس خستۀ تیر پیکان نشان
شده آبله دست پیکان کشان.
نظامی
لغت نامه دهخدا
پیکان کش
آنکه پیکان از زخم بر آورد: زبس خسته تیر پیکان نشان شده آبله دست پیکان کشان. (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پیکان گر
تصویر پیکان گر
آنکه شغلش ساختن پیکان است، پیکان ساز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیمانه کش
تصویر پیمانه کش
باده خوار، شراب خوار، آنکه قدح شراب را تا ته بیاشامد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیکارکش
تصویر پیکارکش
پیکار کشنده، پایدار و بردبار در پیکار
فرهنگ فارسی عمید
(اَ وا)
که پیمانه کشد. که پیمانه برد، پیمانه گسار. کنایه از شرابخوار. (آنندراج) :
پیر پیمانه کش ما که روانش خوش باد
گفت پرهیز کن از صحبت پیمان شکنان.
حافظ
لغت نامه دهخدا
(اَ قَ)
پیکارکشنده. جدلی. که پیکار کشد. خصیم. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از پیکار کش
تصویر پیکار کش
آنکه پیکار کشد جدلی: خصیم پیکارکش
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه پیمانه کشد کسی که پیمانه برد، پیمانه گسار شرابخوار: پیر پیمانه کش ما که روانش خوش باد، گفت: پرهیز کن از صحبت پیمان شکنان. (حافظ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیمانه کش
تصویر پیمانه کش
((~. کِ))
شرابخوار، باده گسار
فرهنگ فارسی معین
باده پیما، باده گسار، پیمانه خور، پیمانه گسار، پیمانه نوش، دردی کش، شرابخوار
فرهنگ واژه مترادف متضاد
بلوز بافتنی، نوعی تن پوش ضخیم و گرد
فرهنگ گویش مازندرانی